آیا برای آینده ای مرفه تر به MBA نیاز دارید؟
هفته گذشته برای شام بیرون بودم و سر میز یک خانم جوان با مدرک بود. او ابراز نارضایتی می کرد که خواهر و برادرهای جوانترش از آنچه در حال حاضر مرفه تر هستند ، ابراز می کند.
شرکتی که او در آن کار می کند کمک آموزشی ارائه می دهد ، بنابراین او در حال برنامه ریزی MBA برای راهنمایی حرفه ای خود است و امیدوار است بتواند خود را برای آینده ای مرفه تر تعیین کند.
من خودم MBA دارم. وقتی حرفه ام را از مدیریت املاک و مستغلات تغییر دادم ، فکر کردم که MBA می تواند بسیار مفید باشد ، و اینطور هم بود. اما من دو مدرک کارشناسی کسب و کار داشتم ، بنابراین ، برای من ، MBA کمک کرد تا سطح درآمد بسیار متفاوت باشد.
در حال حاضر ، من در شغلی هستم که عاشق آن هستم و نزدیک به 30 سال است که آن را انجام می دهم. اما 14 سال در مشاغل مختلف طول کشید تا اینکه متوجه شدم می خواهم ازدواج کنم و از کاری که انجام می دهم لذت می برم. از قضا ، بسیار متفاوت از چیزی بود که فکر می کردم از آن لذت می برم.
با توجه به اینکه بسیاری از شما در این ماه به مدرسه می روید و امروز روز کارگر در ایالات متحده است ، من فکر کردم که چگونه راه خود را به شغلی رسانده ام که آنقدر از آن لذت می برم که از بازنشستگی می ترسم و نه اینکه منتظر آن باشم. او او.
بیایید در مورد آن صحبت کنیم. در مرحله بعد ، من با محصول هفته خود – “قدیمی اما خوب” از مایکروسافت ، نتیجه گیری می کنم.
آیا MBA واقعا ضروری است؟
بیایید با این موضوع که آیا به MBA نیاز دارید یا خیر ، شروع کنیم.
برنامه های MBA به عنوان یک کلاس تخصصی پیشرفته در نحوه اداره یک شرکت بزرگ طراحی شده است. به طور کلی ، برنامه های درسی حتی در یک مدرسه می تواند بسیار متفاوت باشد. آنها بینشی از جنبه های مختلف عملیاتی ، مالی ، بازاریابی و منابع انسانی یک شرکت بزرگ ارائه می دهند.
مدرک MBA دو مزیت دارد:
- اگر مدرک کارشناسی کسب و کار ندارید ، MBA شما را به عنوان مدیر میانی یا بالاتر معتبرتر می کند. به نظر می رسد کسانی که بیشترین بهره را از MBA می برند در حال حاضر شغلی دارند که واجد شرایط هستند و می خواهند در مدیریت پیشرفت کنند.
- وسعت اضافی دانش به شما این امکان را می دهد تا بفهمید که در کجا می خواهید در شرکت کار کنید ، زیرا مشاغل زیادی را در یک سازمان بزرگ مزه می کنید و ممکن است مسیر شغلی را که از آن لذت می برید کشف کنید.
اگر شغل مدیریت یا مدرک دانشگاهی فنی یا تجاری ندارید ، به احتمال زیاد برای گذراندن دوره MBA نیاز به گذراندن برخی دوره های تجاری در مقطع کارشناسی دارید.
اما فرض می کنیم شما دارای مدرک دانشگاهی در زمینه تحصیلات هستید و تجربه کسب و کار را ندارید تا بتوانید در یک پست مدیریتی سطح پایین در بخش تجاری کاربردی یک شرکت واجد شرایط شوید. در این مورد ، مدرک MBA مثر نخواهد بود. هرگز برای انفرادی طراحی نشده بود. هدف آن تکمیل تجربیات و پیشینه موجود است و دانش شما را بیشتر و شما را به یک کارمند ارزشمند تبدیل می کند.
بنابراین ، آنچه من به زن جوان توصیه کردم ، نه MBA ، مدرک کارشناسی ارشد بازاریابی یا ارتباطات است ، زیرا این امر بهتر است مدرک کارشناسی وی را با چیزی که بیشتر به کسب و کار متصل است ، مرتبط کند.
می بینید ، وقتی فاقد سابقه کاری هستید ، نیازی به وسعت ندارید. برای درخواست به این سابقه نیاز دارید و MBA بودن به شما مدرک عمومی نمی دهد.
با این حال ، شما باید بدانید که می خواهید چه کاری انجام دهید ، زیرا درجه متمرکز فرض می کند که می دانید می خواهید چه کاری انجام دهید ، و اگر این کار را نکنید ، اتلاف وقت و هزینه خواهد بود.
کشف کنید که می خواهید چه کار کنید
بسیاری از افرادی که با آنها بزرگ شده ام به مشاغلی رسیده اند که از آنها متنفر بوده اند ، در ازدواج های ناموفق ، و بیشتر عمر خود را در انتظار بازنشستگی گذرانده اند که به نظر نمی رسد از آنها نیز لذت ببرند.
وقتی بخشی از زندگی جوانم را در جستجوی شغل های مختلف گذراندم ، بیشتر از آنچه که نمی خواستم انجام دهم پیدا کردم. من به مشاغل فروش نگاه کردم زیرا کسانی که در فروش خوب هستند پول زیادی به دست می آورند ، اما متوجه شدم که به عنوان یک فرد درونگرا ، از فروش به هیچ وجه لذت نمی برم و در آن مهارت ندارم. من به نیروهای انتظامی و ارتش نگاه کردم ، اما چون من کوررنگ هستم ، مشاغلی که می خواستم در اختیار من نبود.
من یک ایده عجیب داشتم که کار در یک شرکت بزرگ با جلسات زیاد سرگرم کننده خواهد بود زیرا شما زیاد چت می کنید و هرگز مجبور نیستید کارهای زیادی انجام دهید. سپس در یک شرکت فناوری کار کردم و جلسات زیادی داشتم و از آنها متنفر بودم. افرادی که در مورد چیزهایی صحبت می کنند اما خیلی کم کار می کنند مرا دیوانه می کنند.
با وجود این ، من توانستم از یک MBA در برنامه توسعه مدیریت استفاده کنم که به من امکان می داد مشاغل مختلف را امتحان کنم. دریافتم که از یافتن و یافتن چگونگی رفع مشکلات لذت می برم ، اما وقتی این کار انجام شد ، به جای اصلاح آنچه پیدا کردم ، می خواهم پیش بروم.
من توانستم به عنوان بخشی از تیم آزمایشی ببر در IBM تحت ممیزی داخلی ، وظیفه پیدا کردن مشکلات و ارائه راه حل برای این مشکلات را بر عهده بگیرم. من فکر می کردم شغل همیشگی خود را در خانه پیدا کرده ام.
سپس مدیر مالی که مفهوم تیم ببر را بنیان نهاد ، رفت ، مدیریت جدید تیم حسابرسی سازگارتر و بسیار کمتری می خواست و به تجزیه و تحلیل رقابتی رفت. من عاشق این کار بودم ، تا حد زیادی به دلیل مدیران و تیم شگفت انگیز. متأسفانه ، بسیاری از مدیران عامل تأثیرگذار اهمیتی نمی دهند زیرا ما عموماً اشاره کردیم که مفروضات آنها اشتباه است ، و بار دیگر تیم منحل شد (و بخش بعداً شکست خورد).
جالب اینجاست که انگیزه فسخ هر دو تیم به این دلیل بود که ما با نشان دادن مشکلاتی که ضعف در آنها نشان می داد ، رهبری را شرمنده می کردیم ، اما در عوض آن مشکلات را پوشاندیم ، که منجر به شکست این تیم شد.
من همچنین متوجه شده ام – و مسلماً مدتی طول کشید – که اگر در حال کار روی مسائل داخلی هستید ، خیلی جدی گرفته نمی شوید ، و بسیاری از مدیران به این نتیجه می رسند که ساده ترین راه برای حل مشکل این است که برای خلاص شدن از دست پیام رسان
بنابراین ، من دوست داشتم این کشف را انجام دهم ، اما انجام آن از درون شرکت یک معضل اخلاقی ایجاد کرد. اگر آنچه را که می خواهید بشنوید به مدیران بگویید ، آنها خوب عمل می کنند ، اما شرکت شکست می خورد. و اگر آنچه را که باید بدانند به آنها بگویید ، آنها نیز به همان اندازه که از شر شما خلاص می شوند ، از شر شما خلاص می شوند.
در نتیجه ، من تصمیم گرفتم که یک تحلیلگر خارجی باشم. سپس به سادگی موضوع پیدا کردن شرکت مناسب شد.
وقتی شروع به کار Dataquest کردم ، به روندی اشاره کردم که هیچ کس دیگری آن را برجسته نکرده بود و تقریباً یک شبه محبوب شد و اولین سال نتیجه گیری بود ، زیرا چندین مدیر عامل سعی کردند من را اخراج کنند. خوشبختانه آنها شکست خوردند. من توسط یک شرکت دیگر استخدام شدم ، یک محقق ارشد شدم و سپس به تنهایی راه افتادم و سرانجام جایگاه خود را در جهان پیدا کردم.
اما من با بی حرکت ماندن به اینجا رسیدم. مسلماً بسیاری از این حرکات بی سابقه بودند ، اما به من اطلاع داد که از انجام چه کاری لذت بردم. سپس من می توانم شیوه ای را که انجام می دادم تنظیم کنم تا تجربه ام بهبود یابد.
اگر در املاک ، مجری قانون یا سرگرمی اقامت می کردم و حرکت نمی کردم. من احتمالاً بدبخت ، بازنشسته و در انتظار مرگ هستم تا اینکه از هر روز این کار لذت ببرم.
کاغذ بسته بندی
هرچه زمان بیشتری برای پیدا کردن مسیر خود طول بکشد ، احتمال اینکه مسیر کامل خود را بیابید کمتر است و زمان کمتری برای تفریح با فرض یافتن آن خواهید داشت.
کارآموزی ، تحقیقات شرکت (یافتن شرکتی با فرهنگ و اولویت های متناسب با اهداف و شخصیت شما) و تحرک به شما کمک می کند آنچه را دوست دارید کشف کنید. سپس می توانید از مدرک کارشناسی ارشد خود برای تسریع پیشرفت خود استفاده کنید. اما اگر ابتدا به درجه پیشرفته بروید ، به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که این تلاش را هدر داده اید و دسته مدرک اشتباه را انتخاب کرده اید.
شما نمی خواهید ابتدا مسیر درست را معکوس کرده و سپس به سمت حرفه مربوطه شتاب کنید. تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که سریعتر به مسیر اشتباه بروید ، که تصحیح دوره را پیچیده تر می کند.
اگر شما آن را بپذیرید ، کار شما این است که راه خود را پیدا کنید ، و هنگامی که این کار را انجام دادید ، حرکتهای بعدی شما آشکارتر خواهد شد.
آخرین نظر در مورد روابط شخصی آنچه را که در دوستان نیاز دارید پیدا کنید و کسانی را انتخاب کنید که زندگی شما را بهبود می بخشند و از بودن در کنار شما لذت می برند. اگر تصمیم به ازدواج دارید ، مطمئن شوید که همسر و ازدواج شما در برنامه زندگی شما قرار دارد. شما شوهری می خواهید که شریک زندگی باشد ، نه لوازم جانبی لباس. اگر از ماهیگیری لذت می برید ، ازدواج ممکن است برای شما مناسب نباشد تا زمانی که فرآیند ماهیگیری به پایان برسد (که برای برخی هرگز چنین نمی شود).
من از نظر شغلی و ازدواج بسیار خوش شانس بوده ام. من هم برایت همین آرزو را دارم.
Microsoft Outlook
من سعی می کنم هر هفته محصولات جدیدی را ارائه دهم ، اما برخی از محصولاتی که چندین دهه از آنها استفاده کرده ام هرگز مورد توجه قرار نگرفته اند. من از بدو تولد Microsoft Outlook در آنجا بودم و چیزی که این مشتری ایمیل را برای من عالی کرد این بود که به معنای وجود آن نبود. در Exchange یک سرویس گیرنده ایمیل وجود داشت که خراب شد. اما گروهی از توسعه دهندگان عمدتا روی Outlook خود کار می کنند و سرویس گیرنده ایمیل Exchange وضعیت بهتری داشت.
این ساده ، آسان برای استفاده و قابل اعتماد است و تایپ پیش بینی کننده آن امسال بسیار بهبود یافته است. این بدتر نمی شود و من را اذیت نمی کند ، و در حالی که اغلب از نرم افزارها و وصله ها شکایت می کنم ، به یاد نمی آورم که هرگز از Outlook شکایت کرده باشم.
من بیش از 20 سال است که از Outlook استفاده می کنم ، و اگرچه مشکلات زیادی در اوایل زندگی اش وجود داشت ، اما هنوز برای نحوه کار من بسیار بهتر از هر سرویس گیرنده ایمیل دیگر بود. من آن را روی رایانه و تلفن هوشمندم اجرا می کنم و به نظر می رسد بی سر و صدا ، بدون نمایش ، سال به سال بهتر و بهتر می شود.
من با ایمیل زندگی می کنم و اگر مشتری ایمیل مناسبی نداشته باشم نمی توانم این کار را انجام دهم. Outlook ، در ابتدا و امروز ، این سرویس گیرنده ایمیل است – و برای قدردانی از عملکرد خوب انجام شده ، Microsoft Outlook محصول هفته من است.
نظرات بیان شده در این مقاله نظر نویسنده است و الزاماً منعکس کننده نظرات شبکه خبری کالج فناوری امارات نیست.
